شهید حاج ابراهیم همت فرمانده لشکر۲۷محمد رسول الله (ص)

شهید حاج ابراهیم همت فرمانده لشکر۲۷محمد رسول الله (ص)

•روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ ه ش در شهرضا یکی ازشهرهای استان اصفهان به دنیا آمد.

•در دوران تحصیل، از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت‌سر گذاشت.

•سال ۱۳۵۲ مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت‌سر گذاشت و پس از گرفتن دیپلم با نمرات عالی در« دانش سرای اصفهان» به ادامه تحصیل پرداخت.

•بعد از گرفتن مدرک تحصیلی اش به سربازی رفت که به قول خودش تلخ ترین دوران عمرش همان دو سال سربازی بود؛ در لشکر توپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.

•پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای ایجاد نظم و دفاع از شهر پیش قدم شد و در راه‌اندازی « کمیته انقلاب اسلامی» در شهرضا نقش اساسی داشت. «سپاه شهرضا» را با کمک دو نفر از برادران خود و سه نفر از دوستانش تشکیل داد.

•به همت او و دوستانش در سال ۱۳۵۸ یاغیان و اشرار اطراف شهرستان شهرضا که به آزار و اذیت مردم می‌پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند.

•اواخر سال ۱۳۵۸ به ضرورت و به دلیل تجربه اش در زمینه امور فرهنگی به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار »و «کنارک »( استان سیستان و بلوچستان) رفت.

•در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه «کردستان »که در بخش هایی از آن گروهک های مزدور بودند اعزام شد.

•براساس آماری که از یادداشت های او به دست آمده، سپاه پاسداران پاوه از مهر ۱۳۵۹ تا دی ماه ۱۳۶۰ با فرماندهی او؛ ۲۵ عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار، آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ضد انقلاب داشته است.

•بعد از شروع جنگ به جبهه رفت و با حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی کل سپاه ماموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسول‌الله (صلی الله علیه و اله) را تشکیل دهند.

•در عملیات « بیت‌المقدس» در سمت معاونت تیپ محمد رسول‌الله (صلی الله علیه و اله) حضور و همچنین نقش مهمی در شکستن محاصره جاده شلمچه – خرمشهر داشت.

•در سال ۱۳۶۱ با به وجود آمدن آتش فتنه و جنگ در جنوب« لبنان» کمک به مردم مسلمان و مظلوم« لبنان» که مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند راهی آنجا شد و پس از دو ماه به محور جنگ برگشت.

•با شروع عملیات« رمضان» در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۲۳ در منطقه (شرق بصره)، فرماندهی تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود.

•در عملیات «والفجر مقدماتی» حاج همت» مسؤولیت سپاه یازدهم قدر» را که شامل (لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله (صلی الله علیه و اله)، ‌لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰سیدالشهدا (علیه السلام)) بود را به عهده گرفت.

•۲۲اسفند ماه ۱۳۶۲ در عملیات« خیبر» گفته بود‍: «باید مقاومت کرد و مانع از بازپس‌گیری مناطق تصرف شده توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید می‌شویم و یا جزیره مجنون را نگه می‌داریم.» رزمندگان لشکر نیز با تمام توان در برابر دشمن مردانه ایستادگی کردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه را از نزدیک بررسی کند، که گلوله توپ در نزدیکی اش اصابت می خورد و همانجور که دوست داشت مثل امامش سید الشهدا علیه السلام شهید شد…

وصیتنامه

به تاریخ ۱۹/۱۰/۵۹ شمسی ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان  می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت. مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی   می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.

مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند.   ای کاش به خود می آمدند.  از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود  نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی …  ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند.

مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم  صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود  مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک) .

و السلام؛ محمد ابراهیم همت

۰

دیدگاهتان را بنویسید

بستن منو
رفتن به نوارابزار